41و شايستگى ندارد كه كتاب الهى بر او نازل شود. اما خداى متعال اينگونه پاسخ داد كه تنزيل، تنها كار خداست و خودش قرآن را از تحريف و تغيير نگاه مىدارد: إِنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ ؛ «ما ذكر (قرآن) را نازل كرديم و ما به طور قطع آن را حفظ مىكنيم». (حجر: 9)
سومين اشكال
مدعى تحريف در قرآن، وجود تحريف را در خود همين آيه احتمال مىدهد؛ زيرا اين آيه نيز يكى از آيات قرآن است. بنابراين استدلال به آن نمىتواند صحيح باشد تا بتواند تحريف نشدن را ثابت كند. ازاينرو اگر بخواهيم تحريف نشدن قرآن را با اين آيه ثابت كنيم، دور باطل خواهد بود.
به اين اشكال دو پاسخ داده شده است:
الف) اين شبهه در صورتى وارد است كه عترت پاك [رسولخدا(ص)] از خلافت الهى كنار نهاده شوند و بر گفتار و كردارشان اعتماد نشود. اما كسى كه آنان را حجت خدا بر مردم و همتاى قرآن مىداند و به تأييد آنان به قرآن موجود ايمان دارد، چنين اشكالى را بر قرآن نمىپذيرد؛ زيرا دلالت اين آيات بر تحريف نشدن قرآن، بستگى به تحريف نشدن خود آيات دارد و تحريف نشدن آيات نيز با تأييد اهلبيت( عليهم السلام ) ثابت است. ازاينرو، اين آيات در مدلولشان كه تحريف نيافتن قرآن است ظاهر و حجت است و به تحريف نشدن قرآن بستگى ندارد و هرگاه موقوف (تحريف نشدن) با موقوف عليه (تأييد اهلبيت) متفاوت شد، دور از ميان مىرود.