54علامه صاوى در حاشيه خود بر تفسير «جلالين» مىنويسد:
وسمّي نوراً لانّه ينور البصائر و يهديها للرشاد، و لانّه اصل كل نور حسّي و معنوي. 1
و او را نور ناميده به جهت آنكه بصيرتها را منوّر مىكند، و به رشد هدايت مىنمايد، و به جهت آنكه او اصل هر نور حسّى و معنوى است.
على بن محمّد خازن در تفسير آيه مىگويد:
انّما سمّاه الله نوراً؛ لانّه يهتدي به، كما يهتدي بالنور في الظلام. 2
و همانا او را خداوند نور ناميد؛ به جهت آنكه به نور هدايت مىكند همانگونه كه در تاريكىها به نور هدايت مىشوند.
نسفى درباره آن مىگويد:
أو النور محمد(ص)؛ لانّه يهتدي به، كما سمّي سراجاً. 3
يا اينكه مراد نور محمّد(ص) است؛ زيرا به آن هدايت مىشوند، همانگونه كه او را چراغ ناميدهاند.
2. نور و كتاب، همان قرآن
قول دوم درباره آيه مورد بحث آن است كه مقصود به «نور» و «كتاب مبين» در اين آيه همان قرآن كريم است. و اين قول جبائى و زمخشرى از علماى معتزله مىباشد.