35رضا - عليهالسّلام - است. در اين زمينه جزئيات جالبى را بيان كرده و در باره برخى از بانيان يا نكات ديگر به آنچه شفاهاً شنيده بسنده كرده است كه البته نيازمند بررسى است. در واقع اطلاعات تاريخى وى در باره برخى از كتيبهها نيازمند بررسى تاريخى است و بدون آن بسا قابل استناد نباشد.«حرم بسيار باشكوهى است. اطرافش همه كاشىهاى قيمتى سنگين است و بر آنها، يا سوره قرآنيه ثبت است يا احاديث... گفتند سلطان سنجر اين كاشى را كرده». منبع برخى از مطالب او كشيك هاى حرم مطهر بودهاند: «مىگويند ميرزا آقاى صدراعظم آيينه كرده، و گنبد مطهر دو طبقه دارد. طبقه زيرى از قرار مذكور همان گنبد هارونى است، و گنبد رويى را شاه عبّاس صفوى ساخته و رويش را آجر طلا كرده... آقاميرزا باقر خادم در كشيك پنجم مىگفت كه بر روى خود قبر منوّر صندوقى از چوب عود است كه دانه نشان است و اطراف اين صندوق فرش بلور است و بعد از آن ضريح فولادى است مطلاّ و بر روى آن ضريح ديگرى است از فولاد كه جواهرنشان است. و بعد از آن پنجره برنج دور تا دور نصب كردهاند كه كسى اين جواهر را سرقت نكند و بعد از آن ضريح فولادى است كه ظاهر است و دسترس و محل تقبيل خلايق است. و در پايين پاى مبارك اين ضريح درى است از طلا و جواهرنشان كه مرحوم فتحعلى شاه ساخته و تقديم كرده».
نويسنده گاهى خطوط روى برخى از سنگ قبرها را آورده و حتى دو نمونه را مقايسه كرده كه سنگ قبر «محمد ولى ميرزا» پسر فتحعلى شاه است كه با تواضع نوشته است: «اين قبر به عبد عاصى روسياه تبه روزگارى است كه اميد ندارد به جز به لطف خدا و پيغمبر خدا و ائمه هدى». و در عوض روى سنگ قبر حاجى ميرزا نصر الله كه از علما بوده القاب عجيب و غريب آمده كه اسباب شگفتى مؤلف شده است. وى با اشاره به سنگ قبر محمد ولى ميرزا گويد: «بسيار بسيار خوشم آمد از اين جور مضمون، با اينكه در عداد ظلمه و اهل دنيا بود، اين طور اظهار عجز و خشوع كرده و بسا آنكه به همين واسطه خدا او را بيامرزد». توضيحات وى درباره حرم مفصل است و پس از آن اشاره قتلگاه و قبرستان دارد و اين نكته او لطيف است كه «بعد از اين قبرها مكانى و خانهاى است كه مشهور به قدمگاه است. آنجا در