19تمام سرزمين نجد با قهر و غلبه به دست وهابىها افتاد. بعد از آن، گرچه هر كدام از اين دو قدرت (استعمار و استحمار) در ظاهر از يكديگر جدا بودند، اما در نهان همآهنگى اجتناب ناپذيرى داشتند؛ لذا وقتى كه محمد بن عبدالوهاب به تنهايى نمىتواند كارى از پيش ببرد از نجد و عراق و مصر و شام و عيينه بيرونش كردند به ديار اصلى خود برگشت و با پادشاه «الدرعيه» محمد بن سعود موافقتنامهاى دو طرفه به اين شكل به امضا رساندند:
1 . طرف اول محمدبن سعود : محمد بن سعود و دودمان او بايد مادامالعمر پادشاه و حاكم اين سرزمين باشند.
2 . طرف دوم محمد بن عبدالوهاب : محمد بن عبدالوهاب و دودمان او نيز بايد مادامالعمر امام و پيشواى دينى مردم باشند. فتوا به كفر و قتل تمام كسانى كه با آنها همسويى نكنند و دعوت آنها را نپذيرند بدهند، جان و مال و عِرض تمام آنها را حلال بدانند. 1
بدينوسيله مشاركتى براى تجارت دين، بهوجود آمد و قرارداد محكمى ميانشان منعقد شد كه هريك مىبايست ديگرى را تقويت و حمايت نمايند.