66خطاب به على عليه السلام فرموده بود: «لَايُبْغِضُكَ إلاّ منافق»، او را منافق شمردند. حتى عدهاى افكار او را ناشى از تلاش براى به دست گرفتن حكومت مىدانستند.
پس از ابن تيميه، شاگرد او ابن قيم جوزى (751 - 691 ه . ق.) از پيروان سرسخت اوست كه در هيچ رأى و نظرى، از انديشه او خارج نمىشود. وى نيز همچون ابن تيميه مورد انكار علماى عامۀ عصر خويش قرار گرفت و همچون استادش به زندان و تازيانه محكوم شد. 1انديشههاى انحرافى ابن تيميه و شاگردش، بر اثر تلاش علمى علماى اهل سنت و تأليف كتب و صدور فتاواى مختلف، ناموفق در تاريخ رها گرديد و به فراموشى سپرده شد تا اين كه پس از گذشت حدود چهار قرن، فرقۀ وهابى به وجود آمد و راه وى را تداوم بخشيدند.
محمد بن عبدالوهاب نجدى (1207 - 1115) در شهر عيينه، از شهرهاى نجد در حجاز متولد شد. پدرش از قضات حنبلى بود. از كودكى علاقهاى وافر به مطالعه كتب ابن تيميه و ابن قيم جوزى داشت و از انديشۀ آنها متأثر شد. از همان دوران جوانى مبارزه خود با اعمال مذهبى مردم نجد را آغاز و در سفر به مدينۀ منوره، توسل به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را انكار كرد. وى سفرهاى مختلف به بصره، زبير، احسا و شهرهاى نجد مانند حريمله داشت. در شهر حريمله ملازم پدر گرديد ولى بر اثر مخالفت با عقايد مردم، ميان او و پدرش نزاع درگرفت و نزاع ميان او با پدرش و ديگر مردم تا زمان مرگ پدر تداوم يافت. وى پس از مرگ پدرش روش خود را ادامه داد و در نتيجه عدهاى در حريمله به او گرويدند. او از حريمله به عيينه رفت و ابتدا با امير آن ديار، عثمان بن محمد به توافق رسيد، ولى پس از مدتى امير عيينه او را از شهر بيرون راند. پس از آن ابن عبدالوهاب رهسپار درعيه شد و با امير آنجا، محمد بن سعود، به توافق رسيد و رابطه ميان شيخ محمد و آل سعود آغاز شد و مسلك محمد بن عبدالوهاب، شعار حكومت محمد بن سعود قرار گرفت. وى براى نشر اين