50يعنى: هر كه خواهد كه نظر به آدم كند در علمش، و به نوح نگرد در تقواى او، و به ابراهيم نگرد در حلمش، و به موسى در هيبتش، و به عيسى در عبادت او، بايد كه نظر كند به على بن ابىطالب و وى را ببيند. آنچه در اين پنج پيغمبر اولوالعزم و متفرّق بود، در وى جمع است. پس شخص كه وى را مزيّت باشد بر پنج پيغمبر اولوالعزم، چگونه شايد كه كمتر باشد از شخصى كه وى را مرتبت باشد كه آن دون مرتبه انبياء است و اوصياء؟
و به وصايت و الوصيّين خود سخنى نباشد، زيرا كه على وصىّ رسول بود، و ابوبكر وصىّ او نبود؛ و نيز از علىّ عليه السلام در ايّام خلافت او از اين باب سؤال كردند فرمود كه:
و أنّي يكون أفضل منّي و أنا عَبَدتُ الله قبلهما و عبدته بعدهما
، [بنگريد: شرح نهج البلاغه: 25/20] يعنى: چگونه او فاضلتر باشد از من، حال آن كه من عبادت خدا كردم پيش ايشان و پس از ايشان؟
و نيز على - عليه السلام - به اتّفاق، معصوم به آيت تطهير و حديث:
لم يُشرِك باللّه طَرفَةَ عَينٍ أبَدا،
يعنى: على مر گنه شرك نياورد به خدا، چندان كه چشم بر هم زنند؛ و ايشان سالها مشرك بودند پس اسلام آوردند، و على از اين برى. پس چگونه شايد كه «جايز الخطاء، التّائب من الشرك» يعنى: «كسى كه از شرك توبه كرده باشد» أفضل بُوَد از معصوم؟
و قال الله تعالى:
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّٰهِ أَتْقٰاكُمْ
[حجرات: 13]، يعنى: به درستى كه بزرگترين شما به نزديك خدا متّقىترين شما است، و ايشان هيچ به تقواى على نبودند به زعم خصم نيز، زيرا كه على بيست و پنج در ايّام بطلت، عبادت مىكرد.
افضل اعمال جهاد است و ايشان را جهاد نبود؟ و قال اللّه تعالى:
وَ فَضَّلَ اللّٰهُ الْمُجٰاهِدِينَ عَلَى الْقٰاعِدِينَ [نساء 95].
و نيز صالحانى در اوّل مجلّد كتاب مجتبى گفت:
عن أبى بكر محمّد بن أحمد ما شاده السكري قراءة عليه عن أبى مسعود