90
امين قريش على عليه السلام را به خانۀ خود مىبرد:
در يكى از سالها، كه قحطى و كمآبى مكه و نواحى آن را در برگرفته بود؛ رسول گرامى تصميم گرفت كه به عموى بزرگوار خود ابو طالب كمك كند، و هزينۀ زندگى او را پائين آورد. از اين جهت، با عموى ديگر خود به نام «عباس» موضوع را در ميان گذاشت، قرار شد هر كدام، يكى از فرزندان ابو طالب را به خانۀ خود ببرند. از اين جهت، رسول گرامى صلى الله عليه و آله ، على عليه السلام را، و عباس «جعفر» را به خانۀ خود بردند.
ابو الفرج اصفهانى، مورخ معروف مىنويسد: عباس، طالب را و حمزه، جعفر را و رسول خدا على عليه السلام را، به خانههاى خود بردند. آنگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله گفت: من همان را برگزيدم كه خدا او را براى من برگزيده است. 1
اگر چه ظاهر جريان اين بود كه به زندگى ابو طالب در سال قحطى كمك كند؛ ولى هدف نهائى چيز ديگرى بود و آن اينكه: على عليه السلام در دامان پيامبر صلى الله عليه و آله تربيت و پرورش پيدا كند و از اخلاق كريمۀ او پيروى نمايد.
امير مؤمنان، در نهج البلاغه در اين مورد مىفرمايد:
«همۀ شماها از موقعيت و نزديكى من با رسول گرامى آگاهيد. او مرا در آغوش خود بزرگ كرد و من خردسالى بودم كه مرا به سينۀ خود مىچسباند و رختخواب مرا در كنار خود پهن مىكرد. من بوى خوش آن حضرت را استشمام مىكردم و هر روز از اخلاق او چيزى مىآموختم» 2.
آئين او پيش از بعثت
او از لحظهاى كه از مادر متولد شد، تا روزى كه به خاك سپرده گرديد؛ جز خداى يكتا را نپرستيد.
سرپرستان او، مانند «عبد المطلب» و «ابو طالب»، همگى موحد و خداپرست بودند. به ياد داريد كه در موقع حملۀ سپاه پيل، عبد المطلب حلقۀ كعبه را به دست گرفت و با خداى خود، بسان يك موحد به