40خانه، اگر قدرت و توانائى داشتم كه از ميهمانان خدا پذيرائى كنم، هرگز از شماها تقاضاى كمك نمىكردم، ولى فعلاً آنچه مقدورم هست و از راه حلال كسب كردهام در اين راه مصرف مىكنم و شما را سوگند مىدهم به احترام اين خانه، مبادا كسى مالى را بذل كند كه آنان را از راه ستم به دست آورده است، يا در دادن و بذل آن دچار ريا، يا اكراه و اجبار گردد، و اگر كسى در مساعدت، رضايت خاطر نداشته باشد از انفاق خوددارى نمايد». 1
زمامدارى هاشم از هر جهت به سود مكيان بود، و در بهبود وضع زندگى مردم تأثير زيادى داشت. در سالهاى قحطى كرم و جوانمردى او مانع از آن بود كه مردم رنج قحطى را احساس كنند.
از گامهاى برجستۀ او در راه بالا بردن بازرگانى مكيان، پيمانى بود كه با امير «غسان» بست. اين اقدام سبب شد كه برادر او، «عبد شمس»، با امير حبشه و «مُطّلب» و «نوفل»، دو برادر ديگر او، با امير «يمن» و شاه «ايران» معاهده ببندند تا كالاهاى بازرگانى دو طرف، با كمال آزادى و اطمينان به كشور يكديگر صادر شود، اين معاهده، مشكلات زيادى را حل كرد. و بازارهاى زيادى را در مكه پديد آورد كه تا طلوع ستارۀ اسلام باقى بود.
علاوه بر اين، از كارهاى پرسود «هاشم» پىريزى مسافرت قريش در تابستان به سوى «شام»، و در زمستان به سوى «يمن» بود، و اين شيوه تا مدتى پس از طلوع اسلام نيز ادامه داشت.
اُميّة بن عبد شمس رشك مىبرد
«اُميّه»، فرزند عبد شمس، برادرزادۀ «هاشم» بر عظمت و بزرگى عموىِ خود حسد ورزيد، و به وسيلۀ بذل و بخشش، خواست قلوب مردم را به سوى خود جلب كند. ولى على رغم كوششها و كارشكنىهاى زياد، نتوانست روش «هاشم» را تعقيب كند، و بد گوئىهاى وى، بر عظمت و عزّتِ هاشم افزود.