39تصدّىِ مناصب با هم نزاع كردند و سرانجام پس از كشمكشهاى زياد، كار به مصالحه و تقسيم مقامات، پايان پذيرفت و تصميم گرفتند كه توليت كعبه و رياست «دار الندوة»، با فرزندان عبد الدّار، و سقايت و مهماندارى حجاج با پسران عبد مناف باشد و اين تقسيم تا ظهور اسلام به حال خود باقى بود. 1
4 - هاشم
او نياى دوم پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ، نام وى عمرو، و لقب او «علاء» است؛ كه با عبد شمس توأم (دوقلو) بودند و دو برادر ديگر وى، عبارتند از: «مطّلب» و «نوفل».
ميان اهل تاريخ معروف است كه: هاشم با عبد شمس توأم بوده و هنگام تولد، انگشت هاشم به پيشانى برادرش، عبد شمس چسبيده بود. موقع جدا كردن، خون سرشارى جارى شد و اين پيشآمد سبب شد كه مردم آن را به فال بد گيرند. 2
يك نمونه از اخلاقِ «هاشم»، اين است كه هر موقع هلالِ ذى الحجه ديده مىشد؛ بامدادان به سوى كعبه مىآمد و به ديوار كعبه تكيه كرده و خطبهاى به شرح زير مىخواند:
«گروه قريش! شما عاقلترين و شريفترين گروه عرب هستيد؛ نژاد شما بهترين نژادهاست؛ خدا شما را در كنار خانۀ خود جاى داده و اين فضيلت را براى شما از ميان ساير فرزندان اسماعيل اختصاص داده است. هان، اى قوم من! زوارِ خانۀ خدا در اين ماه با شور عجيبى به سوى شما روى مىآورند، آنان ميهمانان خدايند، پذيرايى آنها بر عهدۀ شماها است. در ميان آنها افراد تهىدست، كه از نقاط دوردست مىآيند؛ بسيار است. سوگند به صاحب اين