29شخصى ممكن است نا آگاهانه و بدون توجه باشد. به همين جهت، سيره را به طريقه نيز معنى كردهاند. 1اين واژه در مباحث كلامى، به معناى دستورهاى پيامبر است كه به انجام كارى فرمان داده و يا از انجام كارى منع كرده است كه گاهى به صورت سخن و كلام بوده و در مواردى خود ايشان، آن كار را انجام داده و يا ترك كرده است كه به دو گروه سيره عملى وگفتارى تقسيم مىشوند و هر دو گروه درحكم ضابطهها و قوانينى هستند كه مردم بايد از آنها پيروى كنند.
منظور از سيره معصومين شيوه و روشى است كه آنها در زندگى به عنوان دستور و قوانين الهى انتخاب نموده و خود را ملزم به اجراى آنها دانستهاند وشامل تمام اقدامهاى عملى وگفتارى و اخلاقى مىشود كه به عنوان حكم خدا انجام داده و يا بيان نموده و يا سخن وعملى را تأييد نموده كه ازآن به تقرير معصوم ياد شده است. در اين صورت، سيره شامل گفتار و دستور به ديگران نيز مىشود.
ضرورت شناخت سيره
بديهى است كه اگر معصومين، شيوهاى را در زندگى به عنوان ضابطه و قانون الهى برگزيده باشند، همان شيوه، قانون و حكم خداست. اين شيوه، نسبت به معصومين، عمل به حكم خدا و نسبت به ديگران بيان حكم خداست و قطعا مخالفت با آن، مخالفت با حكم خداست. دراين صورت شناخت سيره معصومين عيناً شناخت دستورهاى خداوند است. درنتيجه شناخت سيره به منظور شناخت احكام خدا، استنباط احكام جديد و مورد نياز، ضرورى خواهد بود و سيره آنها بسترگسترده دين شناسى و دين مدارى خواهد بود، كه براى شناخت حكم خدا و