54واقع او به آنها احسان كرده كه راهنمايى فرموده و توفيق عمل داده است لذا در مقام شكرگزارى برآمده و در مقابل آن احسان احسان فرموده است «هَلْ جَزٰاءُ الْإِحْسٰانِ إِلاَّ الْإِحْسٰانُ». 1
از اين بيان چنين نتيجه مىگيريم كه اطلاق شاكر بر خداوند متعال بعنوان معنى حقيقى كلمه است نه بعنوان يك معنى مجازى. 211. ادب شكرگزارى
سيد قطب گويد: كلمه شاكر به انسان ادب شكرگزارى در برابر احسان را ياد مىدهد زيرا وقتى خداوند از بنده شكرگزارى كند، بنده به طريق اولىٰ بايد از نعمتهاى خداوند شكرگزارى نمايد. 3
تعبير به شكر نظير تعبير به اشترا و اجر تعبيرى تشويقى است، يعنى شما براى خودتان كار خير انجام مىدهيد ولى خداوند از شما تشكر مىكند، با اينكه انسان براى خود سعى مىكند و خداوند از سعى انسان بهرهاى نمىبرد تا شاكر باشد، در عين حال مىفرمايد: خدا شاكر و سعى شما مشكور است.
12. مبدأ سنت شدن سعى
«ان ابراهيم لما خلّف اسماعيل بمكّة عطش الصبى فكان فى ما بين الصّفا والمروة شجر فخرجت امّه حتّى قامت على الصّفا فقالت: هل بالوادى من انيس فلم تجبها احد فمضت حتّى انتهت الى المروة فقالت: هل بالوادى من انيس فلم تجب ثمّ رجعت الى الصفا و قالت حتى صنعت ذلك سبعاً فاجر اللّٰه