18به فرض اينكه در ما اميد بهشت و ترس از آتش دوزخ نباشد و به ثواب و عقاب الهى عقيده نداشته باشيم، باز هم سزاوار است در پى ارزشهاى اخلاقى باشيم، زيرا اين كار، آدمى را به راه موفقيت و پيروزى هدايت مىكند.
اين نكتۀ بسيار دقيق در زمينۀ فلسفۀ تكليف، در حقيقت از آيۀ 90 سورۀ نحل گرفته شده و دقت در آن پژوهشگران با انصاف را با صداقت پيامبر اسلام و عمق تعاليم آسمانى ايشان آشنا مىكند.
عثمان بن مظعون از اصحاب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، داستان آشنا شدن خود را با اسلام چنين تعريف مىكند:
من در آغاز كه مسلمان شدم، به دليل اصرار فراوان پيامبر صلى الله عليه و آله بود، بدينگونه كه حيا موجب پذيرفتن پيشنهاد پيامبر صلى الله عليه و آله شد. من در واقع، اسلام را باور نكرده بودم، تا اينكه يك روز خدمت آن حضرت بودم كه حالت وحى به ايشان دست داد. ديدم مدّتى چشم به آسمان دوخت؛ گويا چيزى دريافت مىكند. پس از زوال اين حالت، حال آن حضرت را پرسيدم. فرمود: در حالى كه با تو سخن مىگفتم، ناگاه جبرئيل اين آيه را برايم آورد:
بيقين، خدا به عدل و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد و از فحشا و ناپسند و ستم باز مىدارد، شما را اندرز مىدهد كه پند پذيريد. 1وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله اين آيه را برايم خواند، اسلام در دلم استقرار يافت و در حقيقت، ايمان آوردم. بىدرنگ نزد عموى پيامبر صلى الله عليه و آله آمدم و جريان را با او در ميان گذاشتم. ابوطالب با شنيدن سخنان من، به قبيلۀ قريش چنين فرمود: