22است: يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذٰا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لاٰ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقىٰ إِلَيْكُمُ السَّلاٰمَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيٰاةِ الدُّنْيٰا فَعِنْدَ اللّٰهِ مَغٰانِمُ كَثِيرَةٌ كَذٰلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللّٰهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللّٰهَ كٰانَ بِمٰا تَعْمَلُونَ خَبِيراً ؛ 1 يعنى: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه در راه خدا بيرون مىرويد بررسى كنيد و به كسى كه براى شما تظاهر به اسلام مىنمايد نگوييد كه تو مؤمن نيستى تا فراخى زندگى دنيا را تحصيل نماييد چه آنكه نزد خدا بهرههاى فراوان است، شما پيشتر چنين بوديد پس خدا بر شما منّت نهاد، اكنون بررسى كنيد، همانا خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است».
در شأن نزول اين آيه روايت شده است كه پيامبر اكرم (ص) دستهاى از ياران خود را به فرماندهى اسامۀ بن زيد براى جنگ با بنى ضمره فرستاد. آنان با مردى از قبيلۀ مذكور به نام مرداس روبه رو شدند كه مقدارى دارايى و شترى سرخ مو داشت. هنگامى كه مرداس با سپاه اسامه رو به رو شد بر آنان سلام كرد و كلمۀ شهادتين را بر زبان راند، امّا اسامه به سخن او توجّهى ننمود و وى را به قتل رساند تا دارايى و شتر او را بگيرد!
همراهان اسامه پس از بازگشت ماجرا را به