16طبيعى است كه چنين تفسير فراخ و بىپايهاى از عبادت بسيارى از يكتا پرستان و مسلمانان جهان را در جرگۀ مشركان وارد مىكند! و اين تالى فاسد و لازمۀ خطرناكى است كه متأسفانه وهابيان بىباكانه بدان ملتزم و پاىبند هستند!
به طور كلى، ديدگاه محمد بن عبد الوهاب دربارۀ توحيد در يكى از رسائل او به نام « القواعد الأربعة» 1 آمده است. او در اين رسالۀ مختصر، با استناد به ظواهر برخى آيات و روايات، براى توحيد چهار ركن ذكر نموده، كه در واقع اركان وهابيت است:
يكم: دانستن آن كه كافران زمان پيامبر (ص) به اين كه خداوند خالق و مدبّر جهان است اقرار داشتند ولى اين اقرار آنان را به اسلام وارد نمىنمود.
دوم: آن كه كافران زمان پيامبر (ص) مىگفتند كه جز براى نزديكى به خداوند و طلب شفاعت بتها را نمىخوانيم.
سوم: آن كه پيامبر (ص) در ميان كسانى ظهور فرمود كه از حيث عبادت متفاوت بودند؛ برخى فرشتگان، برخى پيامبران و صالحان، برخى درختان و سنگها، و برخى خورشيد و ماه را مىپرستيدند، اما پيامبر (ص) با همۀ آنان جهاد فرمود و ميان آنان فرقى نگذاشت.