15
مكتب زيارت
بر سر تربتِ ما چونگذرى، همّت خواه
* * *
حسين شناسان تاريخ، با سرزمينِ «طفّ» و با خاك كربلا هم آشنايند. و كربلا، با آشنايان شهادت، حرف مىزند.
سخن خاك با دل، در قالب لفظ نمىگنجد. پيام «تربت» به گوش حسينيان، بر امواج صوتى سوار نمىشود.
راز گويى «خون» با «جان» را، فقط «زائر» مىفهمد.
درس گرفتن از تربت و «فرات»، در مكتب «زيارت» ميسّر است.
زيارتى آگاهانه و از روى بصيرت، زيارتى بر پايۀ معرفت و محبّت، عشق و شوريدگى، جستجو كردن و يافتن، و .... رفتن و رسيدن، زيارتى كه ريشه در «آشنايى» دارد.
زيارتى كه مبناى آن، پيوند روح، و ارتباط جان، و اتّصال قلب، و اشتراك هدف، و هم خطّى و همسويى و همسانى، در «جهت» و «فكر» و «،عمل» و «موضع» است.
كشاندن روحها و انديشهها به تربت خونين شهدا، و ايستادن