78«چه كسى مرا به درياى (معارف) او افكند؟! از شما خواستم تا براى من شرابى طلب كنيد ولى شما مرا به آتش شعلهورى افكنديد تا از شعله آن بسوزم. ياران او گفتند: تو در محضر او جز موجودى حقير نبودى.»
ابن ابى العوجاء در جواب گفت:
«إِنَّهُ ابْنُ مَنْ حَلَقَ رُئوسَ مَنْ تَرَوْن» 1
«او فرزند كسى است كه سر مردمى را كه مىبينيد، تراشيده است.»
نكته و اشاره
تراشيدن سر، يكى از مذمومترين كارها در ميان قبايل عرب بوده و نشانه ذلّت و خوارى قلمداد مىگرديد تا جايى كه تراشيدن سر يك فرد، برابر با كشتن او و يا حتى زشتتر از آن جلوه مىنمود. اما همين اعراب پس از ظهور اسلام حاضر شدند حج خود را با تراشيدن سر پايان داده و به آن مباهات كنند. به همين دليل ابنابىالعوجاء به كنايه گفت: خاندانى كه زشتترين اعمال را نزد اعراب به عنوان
پرافتخارترين عمل معرفى كردهاند، يقيناً مىتوانند مرا مغلوب و حقير نمايند.