77
«إِنَّ مَنْ أَضَلَّهُ اللَّهُ وَ أَعْمَي قَلْبَهُ اسْتَوْخَمَ الْحَقَّ فَلَمْ يَسْتَعْذِبْهُ وَ صَارَ الشَّيْطَانُ وَلِيَّهُ يُورِدُهُ مَنَاهِلَ الْهَلَكَةِ ثُمَّ لَا يُصْدِرُهُ» 1
«همانا كسى كه خداوند حُكم به گمراهى او داده و كوردلش نموده، حق را تلخ و ناگوار مىشمرد و از آن لذت نمىبرد. در اينجاست كه شيطان بر او ولى شده و او را به گمراهى و هلاكت افكنده و راه بازگشت را بر او مىبندد.»
از اين حديث به خوبى فهميده مىشود كه علت اعتراض به مناسك حج و ترك آن، جهل به اسرار و رموزى است كه در اين عمل نهفته است. 2
پايان ماجرا
ابن ابى العوجاء پس از پايان سخنان امام صادق(ع) و شنيدن اراده خداوند از حج و ابتلا و امتحان انسانها به اين اعمال، در حالى كه متحير و مبهوت شده بود، از جا برخاست و نزد ياران خود رفته و گفت:
«مَنْ أَلْقَانِي فِي بَحْرِ هَذَا؟ سَأَلْتُكُمْ أَنْ تَلْتَمِسُوا لِي خُمْرَةً 3 فَأَلْقَيْتُمُونِي عَلَي جَمْرَةٍ قَالُوا لَهُ مَا كُنْتَ فِي مَجْلِسِهِ إِلا حَقِيراً»