13اين همه سفارشها از آن رو بود كه پيروان آخرين دين آسمانى، راه گذشتگان خود را نپويند وبسان آنان دچار فرقههاى متخاصم نگردند.
خداوند متعال مىفرمايد:
وَ لاٰ تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَهُمُ الْبَيِّنٰاتُ (آل عمران: 105)
مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند وبعد از آنكه دلايل روشن به آنها عرضه شد، گرفتار اختلاف گرديدند.
امّا ديرى نگذشت كه امّت اسلامى گرفتار انشعاب شد ومسلمانان به شاخههاى گوناگون تقسيم شدند وبرخلاف توصيههاى قرآن ورهنمودهاى پيامبر گرامى(ص) موج فرقهگرايى سراسر جامعه اسلامى را فرا گرفت.
رشد وگسترش فرقهگرايى واستمرار آن، شمارى از دانشمندان را به چارهانديشى فراخواند واين حقيقت را براى آنان آشكار كرد كه بايد از يك سو عوامل بدبينى وجدايى مسلمانان از يكديگر را نابود سازند واز سوى ديگر با كندوكاو بيشتر در منابع اصيل اسلامى در شناخت ارزشهاى اصيل دين بكوشند.
بديهى است كه اين هر دو گام مىتوانست ثمرات سودمندى را در پى داشته باشد وامت اسلامى را در صفوف به هم فشرده به مقابله با اسلامستيزان وبدخواهان فراخواند. امّا افسوس كه اين تلاش نافرجام ماند وبدخواهان به جاى همكارى وهميارى، بانگ تفرقه وجدايى سردادند وخواسته يا ناخواسته آب به آسياب دشمن ريختند وهمگام وهمنوا