64توسل و شفاعت جويد، وهابىها او را كافر مىدانند؟
شايد محكمترين دليل آنها، نادانى ايشان و عدم دقت و تدبّر در آيات و روايات باشد. البته اگر جهل آنان از روى كوتاهى در به دست آوردن حقيقت نباشد، عذرشان پذيرفته است وگرنه، براى سخنان خود هيچ عذر و بهانهاى ندارند.
آخرين پاسخ خود را به جماعت وهابىها درباره شفاعت اينگونه پى مىگيريم؛ اعتقاد به اينكه مرده مىشنود يا نه، از اصول و اركان دين به شمار نمىرود و از واجبات دين نيست كه اگر كسى عقيدهاى خلاف آن داشته باشد، بدعتى در دين پديد آورده، بلكه همانگونه كه در كتب صحاح و سنن آمده 1، چنين شخصى يا در عقيده خود راه درست را نرفته، كه اجر دارد، يا اشتباه كرده كه معذور است.
بنابراين، داشتن چنين اعتقادى، انسان را مشرك يا گناهكار نمىكند. اگر اينگونه بود، مفسر