36قربانى با خود همراه داشت. همه مردم، احرام به حج بستند و كسى نيت عمره نكرده بود و تا آن روز اصلاً نمىفهميدند كه متعه در حج چيست.
حضرت پيامبر(ص) در چهارم ذيحجه، به مكه مكرمه رسيد و طواف خانه را انجام داد و مردم همه با او طواف نمودند. سپس نزد مقام، دو ركعت نماز خواند و دست به حجرالاسود ماليد و سپس فرمود:
من به آنچه خداى عزوجل (در كتابش) ابتدا كرده بود، آغاز مىكنم، از اين رو به صفا آمد و سعى را از صفا شروع كرد و هفت نوبت بين صفا و مروه سعى نمود. همين كه سعى آن حضرت در مروه، خاتمه يافت، به خطبه ايستاد و مردم را دستور داد تا از احرام بيرون شوند و حج خود را عمره قرار دهند و فرمود: اين چيزى است كه خداى عزوجل مرا به آن امر فرموده است.
بنابر برخى از روايات هم فرمود:
يا ايُّهَا النّاسُ هذا جَبرَئيل - وَ اشارَ بِيَدِهِ الي خَلفِهِ - يَأمُرُني ان آمُرَ مَن لَم يَسُقْ هَدياً ان يَحِلَّ. 1
اى مردم! اين جبرئيل است - و با دست خود به پشت سرش اشاره كرد - مرا امر مىكند تا دستور بدهم كسى كه با خود قربانى همراه ندارد از احرام بيرون شود.
پس مردم همه از احرام بيرون آمدند.
رسول خدا(ص) فرمود: «اگر من در اين باره پيشبينى مىداشتم و مىدانستم كه چنين دستورى مىرسد من نيز، مانند شما با خود قربانى نمىآوردم، ولى چون قربانى آوردهام نمىتوانم مانند شما مُحل شوم زيرا بر كسى كه قربانى آورده جايز نيست محل شود تا زمانى كه قربانى به قربانگاه برسد، زيرا خداوند متعال فرمود: (وَ لاٰ تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتّٰى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ) ؛ «و سرهاى خود را نتراشيد تا قربانى به محل خود برسد». (بقره: 196)
«سُراقة بن مالك بن خثعم كنانى» عرضه داشت: يا رسول الله(ص) امروز، تازه دين خود را شناختيم مثل اينكه همين امروز به دنيا آمدهايم. حال، به ما خبر بده آيا اين