32زمينى كه «بلخع» ناميده مىشد، به عبادتش پرداختند.
قديمىترين بتى كه عرب مىپرستيد، منات بود؛ به گونهاى كه اوس و خزرج و هر كسى كه در مدينه و مكه و يا حوالى آن منزل داشت، منات را تعظيم مىكردند و به نام او قربانى مىنمودند و به او هديه مىدادند.
اوس و خزرج و كسانى كه پيرو آنان بودند - از اعراب يثرب و غير يثرب - حج مىگزاردند و در همه مواقف، با ديگر مردمان وقوف مىكردند و سر نمىتراشيدند و چون مىكوچيدند به زيارت منات مىشتافتند و پيش او سر مىتراشيدند.
از آن پس «عزى» را به پرستش گرفتند، زيرا عزى از لات و منات تازهتر بود. اين بت در نزد قريش بزرگترين بتها بود. به همين علت به زيارتش مىشتافتند و برايش هديه مىدادند و قربانى مىكردند و به اين وسيله به او تقرب مىجستند. قريش در ضمن طواف كعبه مىگفتند:
وَاللاّتُ وَالعُزّي وَ مَناةُ الثالِثَةِ الاُخري فَاِنَّهُنَّ الغَرانيقُ العُلي وَ انَّ شَفاعَتَهُنَّ لَتُرتَجي. 1
سوگند به لات و عزى و به منات، سومين آنان، لك لكهاى عالم بالا (دختران خدايند نعوذ بالله منها) و شفاعت آنها مايه اميد است.
بر پايه نقلى ديگر، «عمروبن لحى» بزرگ قبيله خزاعه، آن هنگام كه سرپرستى كعبه را برعهده داشت، در سفرى به شام، بت معروف «هُبل» را با خود به مكه آورد و آن را در خانه كعبه قرار داد و اين اولين بتى بود كه در خانه كعبه قرار گرفت. سپس ديگران از او پيروى كردند و بتپرستى آن چنان در ميان مردم عرب رواج پيدا كرد كه هر قبيلهاى براى خود بتى در داخل كعبه گذاشت تا اينكه شمار آنها به سيصد بت رسيد. آنان هرگاه كه مىخواستند حج بگزارند، نزد بت خود مىايستادند و نماز مىخواندند و تلبيه مىگفتند تا به مكه مىرسيدند. 2