31قلبهاىشان قساوت پيدا كرد». (حديد: 16)
به تدريج، فساد در زندگى و سپس تحريف در مناسك حج پديد آمد و حج با شرك آلوده گرديد و قدرتطلبان و سودجويان سلطهگر از موقعيت كعبه براى تثبيت موضع خود، سوء استفاده كردند و هر كدام در كعبه، براى خود خدا و آئينى ساختند. آنان در حقيقت، پايگاهى بدلى براى حفظ قدرت و منافع خود ايجاد كردند.
قبيله «جُرهم» بر ضد قبيله «سعد بن عدنان» قيام كرد و سپس «عمرو بن ربيعة بن حارثه» رئيس قبيله «خُزاعه» بر «عمرو بن حارث جرهمى»، رئيس قبيله جرهم شوريد و آنگاه قبيله «قُصَى بن كِلاب» براى نابودى قبيله خزاعه جنگهاى زيادى به راه انداخت و هر كدام پس از پيروزى و تسلط بر كعبه، حاكميت خود را با بت جديد و مراسم شرك آلود ويژهاى تثبيت نمودند. 1
«ابن كلبى» (متوفاى 204 يا 206ه.ق) در كتاب «الاصنام» خود درباره تحريف مناسك حج و روى آوردن اعراب دوره جاهليت به بتپرستى، مطالبى جالب و مهم دارد. او در اين كتاب - همانطور كه از نام آن پيداست - اسامى تمام بتهايى كه در آن زمان مورد پرستش اقوام و گروهها بودهاند، ذكر كرده است.
وى در اين باره مىگويد:
نخستين كس از اولاد اسماعيل و غير آنها از مردم كه اصنام (بتها) را پرستش كرد و آنها را بنا بر يادگارى كه از آنان هنگام مفارقت از دين اسماعيل در خاطر داشت نامگذارى نمود، «هُذَيل» پسر «مُدرِكه» بود. اينان «سُواع» را به خدايى گرفتند و سپس آن را در «رهاط» از سرزمين «ينبع» كه خود، دهى از قريههاى مدينه است، جاى دادند.
از سوى ديگر قبيله «كلب» در «دُومَة الجندل»، «وُد» را به خدايى گرفتند وقوم «مِدحَج» و اهل«جرش»، «يغوث» را به خدايى گرفتند. قبيله «خيوان» نيز «يعوق» را و به همين ترتيب قبيله «حِمير»، «نسر» را به خدايى گرفتند و در