61لعن كرد. 1 گاهى نيز برخى صحابه در حضور پيامبر و در مسجدالنبى به يكديگر پرخاش مىكردند و يكديگر را دروغگو و منافق مىخواندند. در يكى از اين مشاجرهها، اگر پيامبر دخالت نمىكرد، صحابه يكديگر را مىكشتند. 2حاج آقا نگاهى به جمع مىاندازد و چشم مىدوزد به محمدى كه به ديوار تكيه داده و ادامه مىدهد: حالا عزيزم! شما بگو با اين ماجراها، مىتوان گفت صحابه از نگاه يكديگر، افرادى محترم و عادل بودهاند؟
محمدى جز سكوت پاسخى ندارد. حاجى ادامه مىدهد: پس از پيامبر هم اين درگيرىها ادامه مىيابد و حتى گاه سختتر هم مىشود. در ماجراى سقيفه، اختلاف ميان مهاجر و انصار براى تعيين خليفه، به زد وخورد كشيد. در دوران عثمان، پس از عزل عبدالله بن مسعود از مسئوليت بيت المال كوفه و احضارش به مدينه، ميان او و عثمان در مسجدالنبى گفتوگوى تندى درگرفت كه به دستور عثمان، او را از مسجد بيرون كردند. در اين درگيرى ابن مسعود كتك خورد و پهلويش شكست. 3 عمارياسر نيز از كتكهاى عثمان محروم نماند. 4 در ماجرايى