198
امامت كودك؛ ممكن يا ناممكن؟
مذهبسازى و مذهبسوزى آگاه است، با لحنى به رنگ عذرخواهى رو مىكند به ما كه: البته من مىدانم كه امروز، بيشترين حملههاى مذهبى و سياسى عليه ايران است. اگر من اين حرفها را درست قبول داشتم يا اصلاً قبول نداشتم، آن را نقل نمىكردم. من مىدانم كه بىشك، بخشهايى از اين داستان تهمت و دروغ است، ولى اين را هم مىدانم كه ايرانيان و به طور كلى شيعيان، عقايد ويژهاى درباره امام مهدى(عج) دارند؛ مانند اينكه امام مهدى، آخرين خليفه و وصى پيامبر است، در پنج سالگى به امامت رسيده، هنوز هم زنده و به امامت مشغول است و روزى كه زمينه مساعد باشد، قيام مىكند و حكومت عدل جهانى را برپا مىسازد. همچنين، مىدانم كه تهمت و دروغ، جوابى جز تمسخر و خنده ندارد، اما آنچه موجب نقل اين داستان شد، همين قسمتهاى حقيقى آن است. براى من سؤال است كه آيا واقعاً بچهاى پنج ساله، مىتواند امامت يك امت را در شرايط سخت و متفاوت، براى چندصد سال بر عهده بگيرد؟ رهبرى يك امت و حتى رهبرى مردم يك شهر، به صلاحيتهاى خاصى نياز دارد كه توان علمى و مديريتى از جمله اين صلاحيتهاست. يك كودك به طور طبيعى، فرصتى براى آموختن اين دانشها و تمرين مهارتها ندارد. علاوه بر اينكه شما شيعيان معتقد هستيد، بايد وجوهات شرعى مثل خمس و زكات را هم به امام داد. آيا امامى كه خودش نابالغ است و حق تصرف در اموالش را ندارد، مىتواند در اموال شيعيان خود تصرف كند و در باره آنها تصميم بگيرد؟ آيا خود شما حاضريد اختيار فكر و جان و مالتان را به دست يك بچه پنج ساله