16اما چندى است كه وهابيان طرحى نو درانداختهاند. آنان با استفاده از منابع روايى تشيع و ارائه تفسيرى خاص از روايات متشابه، خود را دوستدار و پيرو اهل بيت(عليهم السلام)، معرفى مىكنند و با پيشه كردن سياست «تشيع عليه تشيع» در پى آن هستند كه عقايد شيعيان را مخالف آموزههاى امامان جلوه دهند و تقابل «امامان و شيعيان» را تبليغ و ترويج كنند.
كتاب «ربحتُ الصحابة ولم اخسر آل البيت» كه در ترجمۀ فارسى نام «آنگاه كه صحابه را شناختم» بر آن نهاده شده، نمونهاى از اين دست است. در اين كتاب جوانى شيعى به تصوير كشيده شده كه با سفر به عربستان و آشنايى با عقايد وهابيان، به تناقضات درونى تشيع پىمىبرد و در پايان سفر، با پشت كردن به عقايد قبلى خود، آموزههاى وهابيان را مىپذيرد.
نگارنده اعتراف دارد كه در اولين برخورد و مطالعۀ اين كتاب، خود را با سؤالات جدّى و جديدى در باب امامت مواجه ديد و قوّت برخى شبهات وى را به تأملاتى عميق وادار كرد.
از اينرو، براى پيگيرى موضوع و تلاش براى يافتن پاسخ سؤالات و شبهات، مراجعه به كتب قدما و انديشمندان بزرگ شيعى ضرورت يافت. اما با گشتوگذار در منابع كلامى و قديمى متفكران شيعى، نكتهاى بديع و عجيب كشف شد و آن اينكه شبهات جديد وهابيان، صدها سال پيش در كتب بزرگانى چون «شيخ مفيد» و «سيد مرتضى» مطرح و جوابهاى مستدل و متعددى به آنها داده شده است. اما وهابيان امروز با استخراج همان شبهات قديمى و حذف پاسخهاى آنها، خود را مبتكر شبهات جديد