16 درباريان او نيز هديه داد.
هدايا را عبدالله بن ابىربيعة و عمرو بنعاص به حبشه آوردند. سران قريش به آنان سفارش كرده بود پيش از اينكه نزد نجاشى بروند و با او سخن گويند، هداياى درباريان را بدهند و ماجرا را به آنان بگويند و با خود همراهشان كنند، آنگاه نزد نجاشى بروند و هداياى او را بدهند و پيش از سخنگفتن نجاشى با مهاجران از او بخواهند كه آنان را تسليم كند.
فرستادگان قريش به حبشه آمدند و پيش از اينكه نزد نجاشى بروند، هداياى درباريان را به صاحبانشان رساندند و به هر يك از آنها جداگانه گفتند: «داستان كار ما اين است كه گروهى از جوانان نادان و سفيهان قوم ما به تازگى از دينِ پدران خود دست كشيده و به دين تازهاى روى آوردهاند كه نه دين شما (مسيحيت) است و نه دين ما. آنان پنهانى از مكه فرار كرده و به حبشه نزد نجاشى آمدهاند. اكنون سران و بزرگان قريش ما را نزد پادشاه فرستادهاند تا آنان را به مكه بازگردانيم. از اينرو، هنگامى كه نزد پادشاه رفتيم، شما نيز ما را در اين باره كمك و نظر شاه را با ما همسو كنيد تا پيش از احضار مهاجران به دربار، آنان را به ما بسپرد؛ زيرا به مذاكره و احضار آنان نيازى