6
بُقعه
به معناى زمين گود، قطعه زمين جدا شده، بنا و ساختمان، عمارت و خانه، صومعه و زيارتگاه. «بقيع» نيز از همين واژه گرفته شده و به همين معناست؛ چون قطعه زمينى است كه براى دفن اموات اختصاص يافته است. بقعه، با قطعه زمين همجوارش متفاوت است و شكل و هيئت ديگرى دارد.7
«بقاع متبرّكه» به زيارتگاهها و قبرهاى مقدس اولياى دين گفته مىشود. در قرآن كريم به سرزمينى كه حضرت موسى (ع) در آن مورد خطاب الهى قرار گرفت، «وادى ايمن در بقعۀ مباركه» گفته شده است.8
بقيع
نام قبرستانى قديمى در شهر مدينه كه مدفن و مزار چهار امام شيعه (امام حسن مجتبى، امام سجاد، امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) و قبر عباس عموى پيامبر، فاطمۀ بنت اسد، همسران پيامبر، عمههاى رسول خدا (ص) و بسيارى از صحابه، علما و بزرگان در آنجاست. به آن «بقيع الفرقد» نيز مىگفتند. قبور اين اولياء روزگارى قبه و بارگاه داشته، اما سالها پيش به دست وهّابىها تخريب شده است.
بنابر نقل روايات شيعه و سنّى، پيامبر خدا (ص) بارها به زيارت قبور مدفونين در بقيع مىرفت و براى آنان دعا و استغفار مىكرد و اين عمل حضرت رسول، شاهد و مبناى مشروعيت زيارت قبور است؛ امرى كه وهابىهاى جاهل، آن را مغاير با توحيد مىپندارند و زيارت قبور را شرك مىدانند! وضع كنونى بقيع و قبور ويران شده امامان معصوم، گواه مظلوميت اهلبيت (عليهما السلام) و جفا به خاندان عصمت است.
بيت
به معناى خانه است. در اصطلاح، به خانۀ خدا و بيت الله در مكه گفته مىشود و در قرآن هم «حجّ البيت» آمده است كه وجوب زيارت خانۀ خدا را بيان مىكند.9 «بيت الحرام» و «بيت العتيق» نيز از نامهاى كعبه است. «بيت المقدس» در فلسطين نيز از زيارتگاههاى معروف و معتبر و مقدس نزد مسلمانان و پيروان اديان آسمانى است. قداست كعبه تا آنجاست كه گاهى به آن قسم ياد مىكنند و مىگويند: «قسم به بيتى كه رفتهام» .
حرمهاى معصومين كه مدفن آن بزرگواران است، به منزلۀ بيت و خانۀ آنان است. از اين رو پيش از ورود به حرم، مستحب است «اذن دخول» خوانده شود. در دعاهاى اذن دخول، تعبيراتى از اين دست ديده مىشود: «خدايا من در آستانۀ درى از درهاى بيت نبوّت قرار گرفتهام. . .» و با اسناد به آيهاى كه از ورود سرزده و بى اذن به خانۀ پيامبر نهى مىكند،10 براى ورود به آن بيت شريف و حرم مقدس كه شعبهاى از خانۀ پيامبر است، رخصت و اذن طلبيده مىشود.11
بينالحرمين
فاصله و محدودۀ ميان دو حرم را «بينالحرمين» گويند. در كربلا، ميان قبر امام حسين (ع) و حضرت اباالفضل (ع) فاصلهاى است كه در گذشته به صورت مغازه و بازار و مسافرخانه بوده و در سالهاى اخير تبديل به محوطهاى وسيع شده است. اين محدوده را بينالحرمين مىنامند و چه بسا در آينده، تبديل به صحن بزرگى شود كه دو حرم را در بر بگيرد. زائران كربلا اين منطقه را بسيار باارزش و مقدس مىدانند و حضور در بينالحرمين را مغتنم مىشمارند.
در مدينۀ منوّره نيز، فاصلۀ بين حرم حضرت رسول خدا (ص) و قبرستان بقيع كه اكنون به صورت محوطهاى باز درآمده و زائران در آنجا زيارت مىخوانند، «بينالحرمين» ناميده مىشود. در تهران هم به بازارى كه بين مسجد امام خمينى و مسجد جامع قرار دارد، بازار بينالحرمين گفته مىشود.
پنجره فولاد
در صحن قديم حرم حضرت رضا (ع) ميان صحن و داخل حرم، پنجرهاى بزرگ و فولادين و مشبكّ است، كه زائران و حاجتمندان، در پشت آن پنجره به آستان حضرت رضا (ع) متوسل مىشوند و دخيل مىبندند و حاجت مىطلبند. بسيار اتفاق افتاده كه بيماران لاعلاج و درماندگان، شفا و حاجت گرفتهاند و داستان شفايافتگان پشت پنجرۀ فولاد، خود كتابى شده است. نه تنها در حرم حضرت رضا (ع) بلكه در همۀ حرمهاى مطّهر، آنان كه از روى صدق و اخلاص متوّسل شوند، حاجت مىگيرند و مشمول عنايت خاص اولياءِ قرار مىگردند.
تبرّك
بركت جستن، خير و بركت طلبيدن. وقتى چيزى مقدس و محترم است، هر نوع تكريم آن مثل بوسيدن، لمس كردن، چيزى را به آن ماليدن، «تبرّك» نام دارد. بركت به معناى خير پايدار و ماندگار است.