20موضوع بپردازم. بدينسان، با استفاده از فرصتهاى تعطيلى، يادداشتهايى تهيه كردم، ليكن با پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى و آغاز جنگ تحميلى و پذيرفتن مسؤوليت خطير و مقدّس امامت جمعه، اين نوع فعاليتها متوقف گرديد و آن يادداشتها در ميان پوشهها نگهدارى شد تا در فرصت مناسب تنظيم شود.
سرانجام، انتشار فصلنامۀ مبارك و علمىِ«ميقات حج»توسط معاونت آموزش و تحقيقات بعثۀ مقام معظم رهبرى، با همۀ مزايا و بركاتش، برايم توفيقى جبرى بود و موجب شد پس از گذشت بيش از ده سال، آن نوشتهها احيا و به صورت مقالات متعدد از سال 71 تا 79 منتشر شود و اينك در اثر استقبال و تشويق دوستان و شخصيتهاى بارز و محترم، به ويژه معاونت محترم آموزش و تحقيقات بعثۀ مقام معظم رهبرى، تصميم بر اين شد كه همين مقالات با تكميل و اصلاحات، به صورت كتاب مستقل در اختيار علاقهمندان قرار گيرد.
از آن معاونت محترم و همۀ برادران عزيز و دست اندركاران در بخش فرهنگىِ اين بعثۀ مبارك، كه در انتشار اين مقالات و نشر اين مجموعه همكارى داشتند، صميمانه سپاسگزارم و از خداوند منان براى آنان موفقيت بيش از پيش خواستارم.
تذكر نكتهاى را براى محققان و صاحبان قلم؛ به ويژه دست اندركاران مسائل تبليغى، لازم مىدانم و آن اينكه:
ممكن است تصور شود مسألۀ تخريب و حذف بناها و آثار مذهبى، كه موضوع بحث ما در اين مجموعه مىباشد، در مقطع تاريخىِ خاصى، به وسيلۀ گروه بهخصوصى در همان مقطع انجام شده و پايان يافته است و اكنون كه نزديك به يك قرن از اين اقدامات ناروا مىگذرد، چون اين گروه در محو اين آثار به هدف خود دست يافتهاند و لذا خود را از ادامۀ اين سياست بىنياز مىدانند؛ زيرا هنوز يك قرن از اين حادثه نگذشته است كه عامۀ مسلمانان و حتى بسيارى از خواص نيز از پيشينۀ تاريخى اين حرمها و از انگيزه و هدف تخريب آنها و نتيجه و ثمرۀ تلخ اعمال اين سياست اطلاع درست و دقيقى ندارند و طبيعى است اين ناآگاهى و دورى از واقعيات، با گذشت زمان و در قرنهاى آينده بيشتر و عميقتر خواهد شد و به نسلهاى آينده منتقل خواهد گرديد. ليكن بايد