21نماز ايستاد،چون به سجده رفت،با خود گفتم:مردى صالح از بهترين اهل بيت است.بشنوم چه مىگويد و شنيدم كه در سجده مىگفت:«عبيدك بفنائك،مسكينك بفنائك،فقيرك بفنائك،سائلك بفنائك»؛«بندۀ تو در آستانۀ تو است،مستمند تو در آستانۀ تو است،گداى تو در آستانه تو است،خواهنده از تو در آستانه تو است».
طاووس گويد:اين دعا را در هيچ اندوهى نخواندم مگر آنكه بر طرف شد. 1
حج با معرفت
سفيان بن عيينه گويد:
حضرت على بن الحسين عليه السلام حج گزارد و چون خواست احرام ببندد، راحلهاش ايستاد و رنگش زرد شد و لرزهاى بر او عارض شد و شروع كرد به لرزيدن و نتوانست لبيك گويد.
عرض كردم:چرا تلبيه نمىگوييد؟ فرمودند:مىترسم در جوابم گفته شود:«لا لبيك ولا سعديك».پس پيوسته اين حالت او را عارض مىشد تا از حج فارغ گرديد. 2
راهب عرب
طاووس يمانى گويد:
سالى به حج رفتم،خواستم ميان صفا و مروه حج كنم؛چون به كوه صفا رسيدم،جوانى را با جامهاى كهنه ديدم كه آثار صالحان را در روى او