15
مقدمه
مسئله خلافت و جانشينى پيامبر اكرم(ص)، يكى از مهمترين مباحث دروندينى است و هيچ موضوعى به اندازه آن مورد نزاع و مناقشه نبوده است. در اين ميان، برخى از مفسران و متكلمان اهلسنت، كوشيدهاند براى آنچه پس از درگذشت پيامبر اكرم(ص) رخ داد، مستندات قرآنى بيابند. آنان بر اساس مبانى خاصى كه مطرح مىكنند، به آياتى از قرآن كريم براى اثبات خلافت و برترى ابوبكر و ديگر خلفا استناد مىكنند. مهمترين مبانى اهلسنت عبارت است از: قرشى بودن، علم، اجتهاد، عدالت، ضرورت نداشتن افضليت امام و ضرورت نداشتن نص. مهمترين مستندات قرآنى آنان نيز عبارت است از: آيات سوره ليل، آيه مخلفين (فتح: 16)، آيه ارتداد (مائده: 54)، آيه استخلاف (نور: 55)، آيه اولوا الفضل (نور: 22)، آيه غار (توبه: 40) و آيات سوره حمد و آيه صديقين (نساء: 69). اهلسنت براى اثبات ادعاى خود، به دو محور «روايات و اجماع» و «تحليل درونى از آيات» استناد كردهاند. از ديدگاه متكلمان و مفسران شيعه، روايتهايى كه اهلسنت به آنها استناد مىكنند، از لحاظ سندى ضعيف است و از لحاظ متنى نيز، تناقضها و اشكالهاى فراوانى دارد. افزون بر اين، به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه در ميان اهلسنت، اجماعى مبنى بر نزول اين آيات درباره ابوبكر وجود ندارد.
موضوع اين پژوهش، نقد و بررسى مبانى و مستندات قرآنى مفسران اهلسنت، بهويژه فخر رازى است و هدف آن اثبات ضعف اين مبانى و دلايل و بيان نقدهايى است كه به شيوه استدلال آنها به آيات قرآن، براى اثبات خلافت ابوبكر و ديگر خلفا وارد است.