13شايد بتوان انديشۀ ابنتيميه را در سه ويژگى خلاصه كرد: اول، دعوت به تجسيم خداوند؛ دوم، كاستن مقامات انبيا و اولياى الهى در حد انسانهاى عادى - به اين تعبير كه پس از مرگ، رابطۀ آنها با امت خود گسسته شده، كمترين سودى به حال امتشان ندارند - و سوم، تكفير مسلمانان.
ابنتيميه گذشته از ديدگاههاى كفرآميزى كه در مورد ذات خداوند و صفات او داشت، فتاواى زيادى نيز در حرمت زيارت قبر پيامبر اسلام(ص)، توسل به آن حضرت، طلب شفاعت و امورى از اين دست داشت كه همواره علماى شيعه و سنى در طول تاريخ آن را نقد كردهاند. خطرناكترين شبههاى كه ابنتيميه در آغاز دعوت خويش مطرح ساخت و بدينترتيب، افكار عمومى را متشنج و عقايد مردم را جريحهدار كرد، متهم ساختن مسلمانان به كفر و شرك بود. او رسماً اعلام كرد:
من يأتى إلى قبر نبى او صالح و يسأله حاجته و... فهذا شرك صريح يجب أن يستتاب صاحبه فإن تاب و إلّا قتل. 1
هر كس كنار قبر پيامبرى يا يكى از افراد صالح بيايد و از آنان حاجت بخواهد و...، اين شرك است. پس واجب است، چنين شخصى را وادار به توبه كنند و اگر توبه نكرد، بايد كشته شود.
محمد بن عبدالوهاب، از ابنتيميه و شاگردانش «ابنقيم جوزيه» و «ابنعبدالهادى» پيروى كرد و به صراحت، همه مسلمانانى كه به مسلك وى نبودند را كافر و مشرك خواند و تمام سرزمينهاى اسلامى حتى مكه و مدينه را پيش از حكومت خويش، دارالحرب و دارالكفر ناميد. اصول اساسى عقايد محمد بن عبدالوهاب و پيروانش را مىتوان در چهار بند خلاصه كرد: