9
درآمد
در زمانى كه تولد دختر در خانواده عرب جاهلى، مصيبتى بزرگ بود، در همان زمانكه زنده به گور كردن دختران، امرى رايج و زشتى آن از ميان رفته بود و در عصرى كه خبر تولد دختر، چهره پدران نالايق را از شدت خشم سياه مىكرد؛ در همان زمان، در خانهاى در مكه، دخترى پا به عرصه وجود مىگذارد كه نه تولدش مصيبت است، نه زنده به گور كردنش روا و نه خبر تولدش سياهى بر چهره پدر مىنشاند. بلكه به عكس او دخترى است كه تولدش پدر را غرق در شادى و سرور مىكند.
دخترى كه نور چشم پدر مىشود و پاره تن او.
دخترى كه زندگىاش به زندگى معنا مىبخشد و مرگش، شادىها را به كام مرگ مىكشاند.
دخترى كه كوثر است و خير كثير.