14رشادت و شهامت و شجاعت و دانش و ايمانِ آميخته به عفّت و پاكدامنى بودند. در خانه فرمانبردار شوهر و مربّى فرزند و در ميدان نبرد پشتيبان دلاوران و دلدارى دهندۀ جنگويان و در اجتماعات، ناطق زبردست و در مقابل مجسمههاى ظلم و استبداد مانند كوه آهنين مىايستادند.
وفادارى شگفتانگيز !
زرقا، دختر عدى بن قيس همدانى، در نبردى كه ميان على عليه السلام و معاويه در صحراى صفين روى داد، در پيشروى لشكر كوفه نقشهاى مهمّى را به كار مىبرد و به شكست دشمن كمك مىكرد؛ بهطورى كه رشادت اين زن از نظر معاويه دور نمىماند.
پس از آنكه معاويه به خلافت رسيد، به ياد زرقا افتاد و دستور داد به فرماندار كوفه بنويسند كه وسايل حركت زرقا را؛ به طورى كه دلخواه اوست، آماده نموده و او را به شام روانه كند.
پس از آنكه زرقا به شام و به دربار معاويه رسيد، معاويه ابتدا با چهرۀ باز از او پذيرايى كرد و بعد گفت: يادت هست، در جنگ صفين چگونه مردم كوفه را به جنگ من تهييج مىكردى؟
زرقا گفت: آنچه شده، گذشته است. روزگار رنگ به رنگ مىشود و هر ساعت رنگ تازه مىگيرد.
- آنچه آن روز مىگفتى يادت هست؟!
- نه.