24معنا در اخبار اشاره شده و قواى نفس با چنين عبادتى تسليم نفس نشوند و سلطنت نفس بر آنها بروز نكند و همين طور قواى ظاهره و باطنه تسليم ارادۀ الله نگردد و مملكت در تحت كبرياى حق منقهر نشود. چنانچه پر واضح است و از اين جهت است كه مىبينيد در ما - پس از چهل پنجاه سال- عبادت اثرى حاصل نشده؛ بلكه روز به روز بر ظلمت قلب و تعصّى قوا افزوده مىشود و آن به آن اشتياق ما به طبيعت و اطاعت ما از هواهاى نفسانيه و وساوس شيطانيه افزون گردد. اينها نيست جز آنكه عبادات ما بى مغز و شرايط باطنه و آداب قلبيۀ آن، به عمل نمى آيد والاّ به نصّ آيۀ مباركۀ كتاب الهى، نماز نهى از فحشا و منكر مىنمايد 1 و البته اين نهى، نهى صورى ظاهرى نيست. لا بدّ بايد در دل چراغى روشن شود و در باطن نورى فروزان شود كه انسان را هدايت به عامل غيب كند و زاجر الهى پيدا شود كه انسان را از عصيان و نافرمانى باز دارد.
ما خود را در زمرۀ نمازگزارها محسوب مىداريم و سالهاى سال است اشتغال به اين عبادت بزرگ داريم و در خود چنين نورى نديديم و در باطن چنين زاجر و مانعى برايمان پيدا نشده، پس واى به حال ما آن روزى كه صورت اعمال ما وصحيفۀ افعال ما را در آن عالم به دست ما دهند و گويند خود حساب خود را بكش؛ 2 ببين آيا چنين اعمالى قابل قبول درگاه است و آيا چنين نمازى با اين صورت مشوّه ظلمانى، مقرّب بساط حضرت كبريايى است؟ 3
ايشان در كتاب سرّالصلاه نيز مىنويسد: