34حقيقت، لفظى است كه در موضوع خود به كار رفته و مجاز، لفظى است كه عرب آن را در غير موضوعش به كار برده است.
سرخسى حنفى مىگويد:
الحقيقة: اسم لكلّ لفظ هو موضوع في الأصل لشيء معلوم، مأخوذ من قولك: حقّ يحقّ فهو حق و حاق و حقيق، و لهذا يسمي اصلا ايضاً؛ لانّه اصل فيما هو موضوع له. و المجاز اسم لكلّ لفظ هو مستعار لشيء غير ما وضع له، مفعل من جاز يجوز، سمّي مجازاً لتعدّيه عن الموضع الذي وضع في الأصل له الي غيره... 1
حقيقت، اسم است براى هر لفظى كه در اصل براى چيزى معلوم وضع شده است، و از قول تو: حق يحق، فهو حق و حاق و حقيق اخذ شده است، و لذا (اصل) نيز ناميده مىشود؛ زيرا اصل است در موضوع له، و مجاز است براى هر لفظى كه براى غير ما وضع له عاريه آورده شده است، و آن مفعل است از ماده جاز يجوز. و آن را مجاز ناميدهاند به جهت تعدى و گذر از معنايى كه در اصل بر آن وضع شده است...
آيت الله بروجردى (رحمة الله)مىفرمايد:
قد يكون مراد المتكلم من استعمال