15آمد. در اين دور گروهى از مسلمانان، افكار اسرائيلى؛ خصوصاً تجسيم را كه در عصر صحابه رواج يافته بود، اخذ كرده وآن را به عنوان اصلى از اصول اعتقادى پذيرفته وبه آن اعتقاد پيدا كردند. در اين دوران راويان بسيارى پيدا شدند كه اينگونه احاديث را كه صريح در تجسيم بود، بدون هيچگونه تأمّل ودرك واينكه چه خطرى در مجال عقايد پديد خواهد آورد، در بين مسلمانان منتشر ساختند، كه از آن جمله مىتوان به اين افراد اشاره كرد:
1. نعيم بن حماد (228ه .ق)
گرچه ذهبى او را در كتاب «العلو» 1 به عنوان «من اوعية العلم»؛ يعنى از كسانى كه ظرفيتهاى علمى متعددى دارد، معرفى كرده است، ولى حقيقت امر آن است كه او از وضّاعين به حساب مىآيد.
حافظ ابن عدى درباره او گفته: «او كسى بود كه در تقويت سنّت، حديث جعل مىكرد». 2
حافظ سيوطى از او روايت نقل كرده كه در آن آمده است: «... هنگامى كه خداوند اراده نزول به آسمان دنيا كند، از عرش خود پايين خواهد آمد». 3