24مىشود و اين مسأله منافاتى با تعبد ندارد. انسان مىتواند هم متعبد باشد و هم شمّهاى از آن اسرار را هم بداند و چه خوب است كه انسان علاوه بر تعبد، تعقل هم در مورد اسرار عبادات داشته باشد. پرداختن به اسرار چيزى از تعبد نمىكاهد. البته هيچ كس نمىتواند ادعا كند كه به همه اسرار عبادات پى برده است؛ زيرا اين علم مخصوص خداوند است و فقط به پيغمبران و امامان و اولياى خود و هركس ديگر كه بخواهد، عطا مىكند. ولى به بعضى از مراتب و درجات اسرار مىتوان رسيد و اشكالى ندارد و حداقل ادلّهاى هم در استحباب اين كار ذكر شده و دليلى بر كراهت آن نيامده است. همچنين آياتى در قرآن آمده است كه انسانها را به تفكر و تعقل دعوت مىكند.
در مورد اسرار حج همه بزرگان فرموده اند كه فلسفه اصلى و اصيل حج، روحيه عبادت و بندگى است و در اين شكى نيست كه اين مراسم و مناسك مىخواهد روحيه بندگى را در انسان مسلمان ايجاد كند و هر كدام رمز و رازى مخصوص به خود دارند. چون شخصيت حقيقى ما به روح و انديشههاى ما وابسته است و روح انسان با بدن او- از نظر روان شناختى - مرتبط است و هيچ يك از ديگرى جدا نيست، لذا براى رسيدن به بسيارى از اغراض و اهداف روحى بايد از جسم كمك گرفت.
در تمام عبادات مثل نماز و روزه و حج و... يك سرى رفتارهاى جسمى و بدنى وجود دارد. مثل ركوع و سجود در نماز كه اعمال جسمى و بدنى هستند و براى رسيدن به غرض و روح بايد يك سرى حركات بدنى انجام دهيم. مثلا روزه، پرهيز از خوردن و