4اسلام برترين پيام آسمانى را براى سعادت آدمى به ارمغان آورده است.
پيامى كه توانست در مدتى كوتاه، دلهاى مشتاقِ راه حق و حقيقت را به سوى خود جذب نمايد.
اسلام به همّت نبىاكرم حضرت محمد(ص) در سرزمين حجاز ظهور يافت.
سرزمين سوختهاى كه نشانى از تمدن و فرهنگ در خود نداشت.
اهل آن به تجاوز و غارت تفاخر مىكردند، حق و حقوق، بر مدار قدرت بود.
اما در همين سرزمين انسانهايى سر بر آوردند كه زمينه را براى پيدايش تمدن بزرگ فراهم كردند.
پرسش اين است كه چگونه پيامبر توانست در مدتى كوتاه و با كمترين امكانات از يك جامعه بدوى و جاهلى يك جامعه آرمانى، عدالت خواه و اسلامى بسازد؟ چطور مردم از منزل نفس، رهانيده شده و به سوى حق سوق پيدا كردند.
از خود رها شده و به خدا رسيدند.
فرضيه مورد آزمون نوشتار اين است كه نبى مكرّم اسلام، در جريان حركت دادن مردم به سوى خداوند از راهكارهاى تبليغى خاص استفاده كردند.
در اين راهكارهاى تبليغى خاص، مخاطب پيامبران، قلبها و دلهاى مردم بوده، به گونهاى كه پيام در دلها نفوذ كرده و قلبها را به تسخير خود درمىآورد.
حلم و بردارى، عفو و گذشت، شرح صدر، تواضع و... نمونههاى رفتارى است كه در مدلِ تبليغى پيامبر اكرم(ص) به چشم مىخورد.
امروز هم اگر ما بتوانيم رويكرد پيامبرانه، در تبليغ داشته باشيم، مىتوانيم منشاء تحولات اساسى باشيم.
هم چنانكه امام خمينى(قدسسره) با تأسى به رويكرد پيامبرانه، منشاء تحولى عظيم در احياى هويت دينى شد.
با وجود آنكه در امر تبليغ، تحولات چشمگير رخ داده است، ولى روش پيامبرانه همچنان پيشرو همگان است، چه اينكه در اين رويكرد مخاطبان به حيات معنوى و پويايى دعوت مىشوند.
در رويكرد پيامبرانه، دردشناسى و درمانگرى هر دو با هم وجود دارد و نجات بشر از هلاكت و عذابِ هميشگى را مورد توجه قرار مىدهد.
اين رويكرد مىكوشد دانش بخشى بشر را در دستور كار خود قرار داده و با جهل و تعصبات غلط مقابله كند.
در رويكرد پيامبرانه، بارقههاى اميد در دلهاى آدميان زنده مىشود.
اين نوشتار مىكوشد، در بخش اول، بعضى از راهكارهاى تبليغى پيامبر را كه در بردارنده رويكرد خاص مىباشد بيان كند.
همچنين در بخش دوم، به توصيههايى كه برگرفته از تجارب روحانيون، معينهها و معينهاى محترم در حج سال 84 مىباشد مىپردازد.