10به نقل از پيامبر اعظم(ص): حلم داراى آثارى همچون موفق شدن به كارهاى پسنديده، رغبت به نيكى، گذشت و مهلت دادن است.
آرى، پيامبر اسلام با صبر و بردبارى و تحمل مشقات فراوان از مردمى خالى از عواطف انسانى و فضايل اخلاقى، انسانهايى ساخت كه واجد عالىترين مقامات انسانى شدند.
با اينكه پيامبر(ص) بارها و بارها مورد اذيت و آزار مخالفان قرار گرفت، اما در مقابل، آنان را نفرين نكرد و همواره از خداوند، هدايت آنان را خواستار بود؛ اين يك راهكار سازنده و مفيد، براى پيشبرد مقاصد تبليغى است كه مىبايست از آن سرمشق بگيريم.
انس بن مالك مىگويد: روزى يك مرد عربِ بيابان نشين، نزد پيامبر آمد، رداى ايشان را گرفت و آن را به شدت كشيد، به طورى كه اثر آن روى گردن پيامبر(ص) نمايان شد.
سپس آن عرب باديه نشين گفت: اى محمد از اموالى كه خدا در اختيار تو قرار داده است چيزى به من عطا كن، پيامبر(ص) به او نگاه كرد و لبخند زد و فرمود چيزى به او بدهند.
در روايت ديگرى از امام صادق(ع) نقل شده: روزى، خدمتكار يكى از انصار به مسجد پيامبر آمد و در حالى كه پيامبر(ص) ايستاده بودند، گوشهاى از لباس آن حضرت را گرفت.
پيامبر به او توجه نمود تا اگر كارى دارد براى او انجام دهد، ولى آن خدمتكار بدون آنكه سخنى بگويد، از مسجد بيرون رفت.
پيامبر(ص) به او چيزى نگفت و بر روى زمين نشست.
آن خدمتكار دوباره آمد و اين عمل را تا سه مرتبه تكرار كرد و در هر مرتبه پيامبر(ص) برمىخاست و سخن نمىگفت، تا مرتبه چهارم شد و وى گوشهاى از لباس آن حضرت را قطع كرد و رفت.
مردم به او گفتند: چرا پيامبر را سه مرتبه از جاى خود حركت دادى و چيزى به او نگفتى؟ حاجت تو چه بود؟ او گفت در منزل ما مريضى هست.
مرا فرستادند تا تكهاى از پيراهن او را براى شفاى مريض ببرم.
ولى من حيا كردم كه از لباس آن حضرت در حالى كه نگاه مىكند، چيزى جدا كنم، اما در مرتبۀ چهارم، پشت سر پيامبر(ص) به طرف من بود و من توانستم از لباس او قطعهاى جدا كنم.
آرى، پيامبر اسلام(ص) كه مظهر حلم و بردبارى است اينگونه با رفتار خود تأثيرگذارى مىكند.
براى ما مبلغان، احتمال اينكه در بعضى مواقع، عصبانى شويم وجود دارد؛ مثلا نسبت به مراجعه مكرر مخاطبان جهت پاسخگويى به مسائل مختلف، چقدر خوب است به تأسى از پيامبر رحمت، زمينۀ اقبال مردم و روى آوردن آنان به اسلام ناب را بيشتر كنيم و مردم ما را امين خود بدانند.
و البته اين مسئله در موسم حج بيشتر بروز كرده و مراجعات تكرارى مردم نبايد موجب خستگى و عصبانيت ما شود و انشاءا... با حلم و بردبارى و سعه صدر پاسخگوى نيازهاى مردم باشيم.
3- جنگ روانى در سيرۀ تبليغى پيامبر
جنگ روانى، استفادۀ دقيق و طراحى شده از تبليغات و ديگر اعمالى است كه منظور اصلى آنها تأثيرگذارى بر عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار دشمن، گروه بى طرف و يا گروههاى دوست است.
بنابراين، مقصود از جنگ روانى، فرايند تبليغ در راستاى تخريب روحيه دشمن و تقويت توان نيروهاى خودى در عرصههاى مذهبى، سياسى و نظامى مىباشد.
شايان ذكر است كه با توجه به تعاليم اسلام، جنگهاى روانى به مثبت و منفى تقسيم مىشود.
در قسم منفى سخن از امورى همچون تهمت، شايعه، دروغ پردازى، ترور، شكنجه و... است كه اين امور از ديدگاه اسلام ممنوع مىباشد.
در بخش مثبت، امورى همانند افشاى ماهيت و ارعاب و تحقير دشمن و روحيه دادن به نيروهاى مؤمن مطرح است كه مراد ما از جنگ روانى به عنوان يك راهكار، قسمت اخير مىباشد.
خداوند در قرآن به شيوههاى مثبت جنگ روانى، مانند تحقير دشمن، ايجاد ترس در دل آنان، روحيه دادن به مسلمانان، مبارزه با شايعه و... اشاره دارد؛ به عنوان مثال پس از شكست مسلمانان در جنگ احد، بدر، مشركان مكه، هم پيمان شدند تا در اقدامى هماهنگ مسلمانان را به كلى از ميان بردارند.
اما خداوند متعال با نزول آيۀ «قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلىٰ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهٰادُ» روحيه آنان را در هم ريخت.
« به كافران بگو، به زودى شكست مىخورند و در روز قيامت به جهنم رهسپار خواهيد شد و چه بد جايگاهى است.
پس از نزول اين آيه، طولى نكشيد كه يهوديان مدينه و بت پرستان مكه شكست خوردند.
رسول گرامى اسلام(ص) نيز در رويارويى نظامى با دشمن، بارها از عمليات روانى مثبت استفاده كرده است؛ به عنوان مثال همين كه متوجه شد دشمن قصد حمله به مدينه را دارد، به سوى دشمن مىشتافت و با امداد از غيب، گاهى شكست دشمن و پيروزى مسلمانان را پيشگوئى مىنمود.
چند ساعتى از شكست مسلمانان در احد نگذشته بود كه پيامبر اكرم(ص) متوجه شد دشمن از ميان راه برگشته و با حمله به مدينه مىخواهد كار را يكسره كند.
حضرت دستور آماده باش داد و مسلمانان با بدنهاى زخمى به سوى دشمن حركت مىكردند.
چون به حمراء الاسد رسيدند، پيامبر دستور داد افراد در طول روز هيزم جمع كنند و چون شب فرا رسيد در پانصد نقطه آتش افروخت.
سرانجام خبر آمادگى سپاهيان اسلام و تصور نيروى زياد، بر اثر آتشهايى كه افروخته شد، دشمن را از تعرض بازداشت.
بنابراين از روشهايى كه همواره دشمنان در مقابل پيامآوران الهى جهت ايجاد شك و دودلى و مانند آن به كار مىبردند، پيامبر با روش مناسب نه تنها توطئه آنان را خنثى مىنمود، بلكه توانست رعب و وحشت را به اردوگاه دشمن هدايت نمايد.
اكنون به لحاظ اهميت جنگ روانى، بايسته است شما پيام گزاران به چند نكته توجه داشته باشيد.
سعى كنيد اهداف دشمن را در عملياتهاى روانى بشناسيد و با آن مقابله كنيد.
2 دشمن در عملياتهاى روانى معمولاً منافقانه وارد عمل و اقدام به مردم فريبى مىكند.
سعى كنيم چهره او و عواملش را به مردم معرفى كنيم.
امروز آمريكا و بعضى از متحدان اروپايى از اين حربه استفادههاى ناروايى كردهاند، لازم است مردم را در اينباره آگاه سازيم.
يكى از مهمترين شگردهاى دشمن، ايجاد يأس و بدبينى در ميان مردم است.
بكوشيم مردم را اميدوار كرده و به خوبىها و كارهاى مثبت انجام شده توجه دهيم.