54
«وَ الطُّورِ وَ كِتٰابٍ مَسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ» 1 ؛
«قسم به كوه طور و قسم به كتاب نوشته شده در صفحهاى گشاده و قسم به بيتالمعمور.»
يكى از معانى بيت معمور خانۀ خداست. اين خانه همواره آباد است. آبادانى كعبه به دومعنا مىتواند باشد: يكى اينكه همواره اين خانه روى زمين آباد بوده است و اگر هم كسى آن را تخريب كرده، با سرعت تجديد بنا و آباد شده است. ديگر اينكه بيت معمور اشاره به عمران و آبادى معنوى است. كعبه نخستين معبد روى زمين است كه محاذى بيتى در آسمان قرار دارد.
بيت معمور خانهاى است در آسمان كه محاذى آن بر روى زمين، كعبه قرار دارد. در بعضى تفاسير از امام باقر عليه السلام حديثى نقل است كه فرمود:
«خداوند زير عرش چهار استوانه قرارداد و آن را ضراح ناميد و اين بيت معمور است. خداوند به ملائكه امر فرمود تا حول آن طواف كنند، سپس آنها را مبعوث فرمود و به آنها گفت كه در زمين خانهاى مانند آن بنا كنند و به تمام زمينيان دستور داد تا گرد آن طواف كنند.» 2
بنابراين بيت معمور يا عنوانى است براى خود كعبه يا اسمى براى خانهاى در عرش الهى كه كعبه به محاذات آن بر روى زمين قرار دارد. بههر تقدير كعبه نسبتى با آسمان و عرش خدا دارد و از آنجا تنزل يافته است و رشحهاى از بهشت درون خود دارد. كعبه اين عظمت را از خدا دارد. گفتگويى است ميان كعبه و خدا:
«چهار هزار سال آن كعبۀ معظم را بتخانه آذرى ساخته بودند تا از غيرت نظر اغيار به خداوند خود بناليد كه: پادشاها مرا شريفترين بقاع گردانيدى، و رفيعترين مواضع ساختى، بيتالحرام نام من نهادى و امن و امان خلق در من بستى. پس به بلاء اين اصنام مبتلا كردى. از بارگاه جبروت بدو خطاب رسيد كه: آرى چون خواهى كه معشوق صد و بيست و چهار هزار طهارت باشى و خواهى كه همۀ اوليا و صدّيقان و طالبان را در راه خود بينى و آن را كه خواهى بهناز در كنارگيرى، و صدهزار ولىّ و صفىّ را جان و دل در راه خود به تاراج دهى كم از آن نباشد كه روزى چند در بلاء اين اصنام بسازى، و صفات صفا و