36همه در فكر هستند كه چه كنند. حمله به حسين در مكّه، براى حكومت يزيد بسيار خطرناك است و مىتواند پايههاى حكومت او را به لرزه در آورد.
مشكل يزيد اين است كه اكنون، مكّه در تصرّف امام حسين عليه السلام است. ايام حج هم نزديك است و همه حاجيان براى طواف خانۀ خدا به مكّه مىروند.
مشاوران يزيد مىگويند: «ما نمىتوانيم لشكرى به مكّه بفرستيم و با حسين به صورت آشكارا بجنگيم».
يزيد سخت آشفته است. بر سر اطرافيان خود فرياد مىزند: «من اين همه پول به شما مىدهم تا در اين مواقع حسّاس، فكرى به حال من بكنيد. زود باشيد! نقشهاى براى خاموش كردن نهضت حسين بكشيد».
همه به فكر فرو مىروند. برنامههاى امام حسين عليه السلام آنقدر حساب شده و دقيق است كه راهى براى يزيد باقى نگذاشته است.
يكى از اطرافيان مىگويد: «من راه حلّ را يافتم. من راه حلّ بسيار خوبى پيدا كردم». او طرح خود را مىگويد، همه با دقّت گوش مىدهند و در نهايت، اين طرح مورد تأييد همه قرار مىگيرد و يزيد هم بسيار خوشحال مىشود.
طرحى بسيار دقيق و حساب شده كه داراى پنج مرحله است:
1. ابتدا اميرى شجاع و نترس را به مكّه اعزام مىكنيم و از او مىخواهيم كه هرگز با حسين درگير نشود.
2. لشكرى بزرگ و مجهز همراه او به مكّه اعزام مىكنيم.
3. سى نفر از هواداران بنىاُميّه را انتخاب نموده و آنها را به مكّه مىفرستيم. آنها بايد در زير لباسهاى خود شمشير داشته باشند.
4. در هنگام طواف خانۀ خدا، حسين مورد حمله قرار مىگيرد و از آن جهت كه همراه داشتن اسلحه در هنگام طواف بر همه حرام است، پس ياران حسين قدرت دفاع از او را نخواهند داشت.