143خطيب بود و پرچم نيز در دست او بود و چون به شهادت رسيد زيد برادر ديگرش پرچم را به دست گرفت و چون او نيز به شهادت رسيد، صعصعه پرچم را به دست گرفت. او در روزگار معاويه در كوفه درگذشت.
در شبى كه حضرت على(ع) از دنيا رحلت فرمود فرزندان آن حضرت جنازه مطهرش را از كوفه به نجف حمل نمودند و صعصعه از جمله مشيعين بود و چون از كار دفن آن حضرت فارغ شدند صعصعه نزد قبر مقدس ايستاد و مشتى از خاك برگرفت و بر سر خود ريخت و گفت: پدر و مادرم فداى تو باد اى اميرالمؤمنين گوارا باد تو را كرامتهاى خدا، اى ابوالحسن! به راستى كه مولد تو پاكيزه بود و صبر تو قوى و جهاد تو عظيم و تو به آنچه آرزو داشتى رسيدى و تجارتى سودمند كردى و به نزد پرورگار خود رفتى و از اين نوع كلمات بسيار گفت وگريه سختى كرد و سايرين را نيز به گريه در آورد و او در حقيقت سر قبر آن حضرت و در آن دل شب مجلس روضه منعقد كرد و درآن صعصعه روضه خوان بود و مستمعين امام حسن(ع)و امام حسين(ع)و ابوالفضل العباس(ع)و محمد بن الحنفيه و ساير فرزندان و بستگان آن حضرت بودند و چون اين كلمات به پايان رسيد روى به جانب امام حسن و امام حسين(ع)و ساير آقا زادگان كردند و ايشان را تعزيت و تسليت گفتند و سپس جملگى به كوفه مراجعت نمودند.
شيخ حرز الدين در كتاب المراقد مىگويد: قبر صعصعه بن صوحان در منطقه >الثويه< در نجف واقع شده است و برخى از بحرينىها به من گفتند كه در سرزمين ما قبر مشهور و معروفى است كه مىگويند قبر صعصعه بن صوحان است.