62مدينه موضعى است معروف به صيحانى.»
و مىگويد انواع تمر را استقصا كرديم به صدو سى و چند رسيد.
فصل پنجم:در تحريض بر اقامت در مدينه
و ترغيب نمودن بر صبر و مردن در آن مُوطن سكينه و نفى كردن او خبث و ذُنوب را و وعيد در حق كسى كه احداث كند در آن مُحدثى را و پناه در گيرد محدثى را و يا اراده كند در حقّ اهل او بدى را و ترساند ايشان را و يا وصيّت 1 كند به بدى نسبت به ايشان 2بدان كه ما اين فصل را تأخير كرديم از آن فصول گذشته تا به سبب معرفت آن امور مذكوره در فضايل آن منبع حضور و سرور حاصل شود 3 آنچه مقصود است از اين فصل از ترغيب و ترهيب.
در صحيح مُسلم است كه زمانى مىآيد بر مردم كه خواهد طلبيد هر كس ابن عمّ و قريب خود را كه بيا به سوى رخاء 4 و 5و ارزانى و حال آنكه مدينه ايشان را بهتر است از آن، اگر بدانند به خدايى كه نفس من به يد قُدرت اوست رغبت نمىكند كسى از مدينه و بيرون نمىآيد الّا آنكه خداى تعالى بهترى از وى را در جاى او مىنشاند. در صحيحين است كه به درستى كه مىآيد و التّجا مىنمايد ايمان به مدينه، همچنان كه مىآيد و مُنضّم مىشود مار به سوراخ 6 خود و نيز وارد شده كه هر كه صبر كند بر لأواى 7 مدينه و شدّت آن من شهيد يا شفيع اويم در 8 روز قيامت.