22معناى دست يافتن به سود و چيز تازهاى است كه قبلاً مالك آن نبوده است، و هرگز اختصاص به غنيمت جنگى ندارد، حتى ابن فارس مىگويد: معنى اوّلى آن، دست يافتن بر چيز سودمند و مفيد است و بعدها در مورد غنائم جنگى شهرت يافته است.
خلاصه اينكه، «غنيمت» در مقابل «غرامت» به كار مىرود، و لفظ دوم به معنى ضرر است ومقتضاى تقابل اين دو لفظ، اين است كه غنيمت به معنى نفع وسود باشد، لذا يكى از قواعد فقهى اين است كه مىگويند: «من له الغنم فعليه الغرم» يعنى غرامت به كسى تعلق مىگيرد كه درآمد از آنِ اوست.
دليل اين قاعده حديثى است از پيامبر صلى الله عليه و آله كه فرمود: «لا يغلق الرهن من صاحبه الذى رهنه. له غنمه وعليه غرمه» (رابطۀ عين مرهونه، با صاحب آن، قطع نمىشود، هرگونه سود و زيانى داشته باشد، از آنِ مالك آن است).
امام شافعى مىگويد: مقصود از «غنم» در حديث افزايش آن است و مقصود از غرامت، نابودى و كاستى در آن است.
اين نوع تصريح از سوى پيشوايان لغت شناس عربى، حاكى از آن است كه مادّه «غنم» با مشتقات خود، به معنى درآمد و فائده است و اختصاصى به غنائم جنگى ندارد. هر چند در اصطلاح فقيهان غالباً(نه هميشه)، كلمۀ غنيمت به