43تا براى آخرين بار مظهر اوصاف حضرت بارى و جمال جميل حق را زيارت كرده باشد، تا ديدگانش را باز كرد امام(ع) اين آيه را قرائت نمود: (فَمِنْهُمْ مَنْ قَضىٰ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ) 1و حبيب با حسرت به او نگاه كرد و گفت:
درست است كه من نيز پس از لحظاتى به تو خواهم پيوست امّا دوست دارم اگر وصيتى داشته باشى بفرمايى شايد توانستم به انجام برسانم. مسلم بن عوسجه اشاره به امام حسين(ع) كرد و گفت: تو را وصيت مىكنم كه تا آخرين قطرۀ خونت از رهبرمان دفاع كنى و حبيب گفت: قسم به پروردگار كعبه كه چنين خواهم كرد، اينجا بود كه مسلم با آرامش تمام، جان به جان آفرين تسليم كرد و صداى خانودهاش به وامسلماه بلند شد! در اين لحظه صداى لشكر عمر بن سعد بلند شد كه بشارت باد مسلم كشته شد، و مردى از سپاه دشمن نهيب زد كه واى بر شما مىدانيد كه چه كسى را كشتهايد؟ مادرتان به عزايتان بنشيند، آيا مسلم كشته مىشود و شما شادى مىكنيد كه او را كشتهايد چه بسيار بود مقام و جايگاه بزرگ او در ميان مسلمانان، به خدا قسم او را در فتح آذربايجان ديدم كه پيش از آن كه لشكر خودش را جمع و جور كند، شش