28اتمى ايران در محافل غرب ساخته است، اما بنابر چند عامل مهم مىتوان گفت كه، در قياس با وهابيت ستيزهجوى، ايران شيعه چندان تهديد محسوب نمىشود.
برخلاف ديپلماسى سعودى، همواره سياست خارجى ايران بيشتر مبتنى بر ناسيوناليسم و منافع ملى اين كشور بوده تا مبتنى براشاعۀ اسلام شيعه. از طرفى ايران شيعه، همۀ قواعد حاكميت واصول رايج دولت - ملت را محترم مىشمارد اما روحانيون وهابى چنين نمى انديشند. اينان ممكن است به منظور تبليغ جهانى وهابيت، از خاندان سعودى به عنوان شر ضرور حمايت كنند، اما چيزى به نام ملت سعودى كه داراى منافعى مقدم بر برنامههاى دينىشان باشد را به رسميت نمىشناسند.
مورد ايران از جهات ديگر نيز مستثنى است. تمايلات فاشيستى وهابيت در اسلامگرايى شيعه به چشم نمى خورد. روحانيون ايران هيچ گاه مسلمانان غير شيعه را به عنوان كافرانى كه بايد آنها را بهطور منظم و
سيستماتيك از ميان برداشت، قلمداد نمى كنند.ازهمين روست كه در جهان تشيع، چشم انداز سلطه وتحميل يك گفتمان مذهبى ايران آن طور كه در بين وهابىها وجود دارد به چشم نمى خورد.زيرا اسلام شيعه برخلاف اسلام سلفى داراى منطق سلسله مراتبى است.به طورمثا ل شيعيان عراق و لبنان با طيب خاطر پشتيبانى ايران رامى پذيرند. در