29خدا بزرگ است، سپاس فراوان براى خداست و خداوند منزه است صبحگاهان و شبانگاهان.
اين امور زنگ خطرى بود براى ستمگران، مژدهاى براى ستمديدگان و بشارتى بر ظهور خاتم پيامبران و برچيده شدن بساط بتپرستى و شرك مشركان. مشهور مورخان مىگويند هنگامى كه آمنه بنت وَهْب به او باردار بود، شوهرش جناب عبدالله در راه بازگشت از سفر تجارى شام در مدينه پس از يك ماه بيمارى درگذشت ولى يعقوبى 10/2 مىنويسد هنگام تولد پدرش زنده بود. گويند روز هفتم ولادت پيامبر جد وى عبدالمطلب گوسفندى سر بريد و طى مراسمى نام او را «محمد» گذاشت. وقتى پرسيدند چرا اين نام را براى او انتخاب كردى؟ پاسخ داد خواستم در آسمان و زمين ستوده باشد.
دوران شيرخوارگى
رسول خدا هفت روز نخست را از مادرش آمنه شير خورد، سپس او را به ثُوَيبَه كنيز ابولهب سپردند، او نيز مدت كمى به آن حضرت شير داد. آنگاه به روايت ديار بكرى در تاريخ الخميس 223/1 بنابر رسم ديرين عرب كه خانوادههاى اعيان و اشراف و بانوان شرافتمند و بزرگوار براى فرزندان خود دايه مىگرفتند، يتيم عبدالمطلب را به حليمه سعديه سپردند و او كودك را همراه خود به صحرا برد. در اينكه چرا بزرگان مكه در آن روزگار فرزندان خود را به باديه مىفرستادند وجوهى گفته شده است:
الف. معمولاً دايهها از زنان عشاير، بيابانگرد و باديهنشين بودند.