27با اين وجود، ادّعا نمىكنيم كه حقّ مطلب را ادا كردهايم. البته نه به خاطر كوتاهى در تلاش و جستوجو، بلكه به واسطۀ عدم دسترسى به بيشتر از آنچه تاكنون، ارائه دادهايم. شايد زمان به تنهايى، عهدهدار اتمام موضوع و اداى حقّ آن باشد؛ زيرا آنچه ما در اين مجال، از تاريخ گذشته و حال كربلا، پيشكش دنياى عرب و جهان اسلام نموديم، جز با تلاش فراوان و زحمت طاقتفرسا به دست نيامده است؛ زحمتى كه براى محقق يك تاريخ كه شريانهاى آن بريده شده و اجزاى آن، در كتابهاى قديم و جديد دور از دسترس، يا با قابليت دسترسى دشوار پراكنده گرديده، اجتنابناپذير است.
متأسفانه هر كس پيش از اين، پيرامون تاريخ كربلا مطلبى نگاشته،حائر و حَيْر را درهم آميخته و شهر كربلا و قبر مطهّر امام حسين(ع) را، يك چيز پنداشته و رشتۀ كلام را، گاهى به شهر كربلا و زمانى ديگر به قبر مطهّر و از زاويۀ ديگر كشانيده؛ هر چند از اعمال اين روش نيز گريزى نداشته است؛ چه اينكه تاريخ كربلا، متمّم تاريخ حائر و برعكس، تاريخ حائر نيز مكمّل تاريخ كربلاست، جز اينكه ما ترجيح داديم، هر يك از شهر كربلا و قبر مطهّر امام حسين(ع) را در يك بخش مجزّا مورد بررسى قرار داده، پيدايش و تحوّلات گوناگون و در عين حال فراوان آنها را در طوالى قرون واعصار، دنبال كنيم. از اين رو، يك بخش مستقل تحت عنوان «تاريخ عمومى كربلا» را به شهر كربلا اختصاص داده، تاريخ اين شهر را از روزگاران گذشته تا فتح آن به دست مسلمانان و از فتح اسلامى كربلا تا واقعۀ عاشورا در سال 61 هجرى و بعد از آن تاريخ تا زمان حاضر، آورديم.
چنانكه بخش ديگرى را به طور مستقل، براى حائر كه همان حائر امام حسين(ع) و ضريح مطهّر آن حضرت است، در نظر گرفتيم و تحوّلات سترگ و تغييرات مهم آن، همچون خرابى و ويرانى و مرّمت و بازسازى به دست بنىعباس و