177ماندگار هدايت كرديد.
يارانش گفتند: اى ابونواس! تو در سرعت و ذكاوت، شهرهاى؛ از تو مىخواهيم كه تا ساعتى ديگر، شعرى هر چند كوتاه، براى على بن موسى بسرايى!
ابونواس پس از چند لحظه، شعرى براى امام رضا عليه السلام سرود و آن را براى دوستانش با صدايى رسا، خواند:
«به من گفته شد در ايراد انواع سخن زيبا، تواناترينِ مردمى؛ تو داراى اشعار و سرودههاى نيكويى هستى كه دستان شيفتگان را پُر از دُرّ مىكند. از چه رو مدح «پسر موسى» را رها كردى و از ويژگىها و كرامتهايى كه در او گرد آمده است، دم نمىزنى؟
گفتم: از مدح امامى كه جبرئيل، دربان در خانه پدرش بوده است ناتوانم!»
ابونواس، اين شعر را سرود و همان گونه كه خود گمان مىكرد، ماندگار ماند و در هر محفلى خوانده مىشد. روزى پس از مرگش، دوستداران شعرش گفتند: «آفرين اى ابونواس، چقدر زيبا سرودهاى؛ اينان در حيات و ممات، منشاء خير و بركاتاند» ديگرى گفت: شنيدهايم كه ابن حبّان بُستى، فقيه، رجالى و يكى از پيشوايان بزرگ اهلسنت، دربارۀ توسل خود به آرامگاه حضرت چنين گفته است:
«بارها قبرش را زيارت كردهام و در ايام اقامتم در توس، هر دشوارى برايم پيش آمد، كنار قبر على بن موسى الرضا - درود خدا بر او و بر جدّش باد - مشرف مىشدم،