85كتاب و سنت است كه اجتهاد بايد بر اساس آن دو باشد.
گفت: در كجاى قرآن و سنت آمده كه سب و لعن بر اميرمؤمنان، برادر رسول خدا، جايز است. اگر اجتهاد مورد ادعاى دربارۀ معاويه را بپذيريم، سب و لعنى كه توسط برخى شيعيان شنيده مىشود، نيز بر اساس اجتهاد است. چون ما راه اجتهاد را باز مىدانيم و حال اگر مجتهدى لعن معاويه را جايز بداند، بر مقلدينش چنين چيزى جايز است، اين مجتهد بنابر گفتۀ شما اگر خطا كرده باشد، اشكالى بر او نيست و او نيز يك پاداش در پيش خدا دارد. از طرفى معاويه و يزيد هر دو ظالم بودند و خداوند ظالمين را لعن و نفرين نموده و مىفرمايد:
(أَلاٰ لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظّٰالِمِينَ) 1؛ «آگاه باشيد كه لعنت خداوند بر ستمكاران است».
گفتم: معاويه از صحابه است و همۀ صحابه عادلاند. او چه ظلمى كرده است؟
گفت: او با خروجش عليه اولىالأمر زمانش اميرمؤمنان على(ع) ظالم بود.
گفتم: ولى او خودش اولىالأمر مسلمين بود و در جنگ بين دو اولىالأمر، ما حق دخالت نداريم كه يكى را بر حق و ديگرى را باطل بدانيم؛ همانطورى